به ياد هم

۱۳۸۷ دی ۸, یکشنبه

بهترين باش

بهترين هر آنچه هستي باش
و از گفتن نمي دانم نهراس

۱۳۸۷ آذر ۱۸, دوشنبه

عشق من

عشق من کجاست؟!!!

زندگی بدون عشق، مثل زندگی بدون آب و غذاست.

عشق، غذای روح است، غذای روح من کجاست؟

عشقی می خوام، تا بتونم، پرواز کنم،

زندگیمو با اون تموم کنم.

عشقی می خوام، پاک و روان،

تا بتونم، با اون سفر کنم،

از این جهان ظلم و جور، فرار کنم، فرار کنم.

عشقی می خوام، آسمونی،

تا آرزو هامو، با اون بیان کنم.

عشقی می خوام، همیشگی،

تا بمونم، تا بخونم.

قصه ها و غصه هامو، براش بگم، برام بگه،

تا بتونیم، زندگی رو تموم کنیم.

عشق من کجاست؟!!!

۱۳۸۷ آذر ۱۶, شنبه

۱۳۸۷ آذر ۱۱, دوشنبه

قمار عاشقانه

چرا مولوی ، مولوی شد؟ می گویند ملاقات او با شمس تبریزی یک ملاقات بسیار استثنایی بود. و منجر به تحولی عظیم در شخصیت وی شد. این گوهر بزرگ چیزی نبود، جز عشق. پس از آن بود که وی با شخصیت عاشق و طراوت آفرین و تازه ایی که یافت ، آن آثار جاودان را پدید آورد.

اولین و اصلی ترین کاری که شمس تبریزی با مولوی کرد، پاره کردن تعلقات او بود. اولین سخنی که شمس به مولوی گفت این بود که شرط ورود به عرصه نورانی، دست کشیدن از عقل عرفی یا از ملاحظات و تعلقات ظاهری است.

در واقع شمس به مولوی پیشنهاد یک قمار کرد. به او گفت که تنها نصیب و پاداش تو این است که بتوانی در قماری که امید بردن در آن خیلی خیلی کم است، شرکت کنی. اگر این دلیری را داری، همین پاداش توست. مولوی هم اجابت کرد و این همان خطر پذیری است.

براستی قدرت ریسک و خطر پذیری ما چقدر است؟

برای پیشرفت و توسعه خود تا چه حد آماده ایم از علایق و دلبستگی هامون بگذریم؟

برای بدست آوردن یک زندگی بهتر، چقدر تلاش و زحمت کشیدیم؟

برای تحقق رویا هامون از چه چیز هایی گذشتید؟

برای خوشبخت شدن، چطور؟

؟؟؟!!!

پ.ن.

1- قمار عاشقانه کتابیست مربوط به سرگذشت مولوی و ملاقات او با شمس تبریزی که بسیار جالب و خواندنی می باشد و توسط عبدالکریم سروش تدوین و در سال 1379 منتشر شده است.

2- مثنوی مولوی مجموعه ایی از داستانهای عامیانه است که گاه با کلمات رکیک بیان شده، قصه هایی که شاید هیچ کس تصور نمی کرد از آنها معارف بلند عرفانی و انسانی تراوش کند.

۱۳۸۷ آذر ۵, سه‌شنبه

قدرت و لذت

اغلب عادت کردیم که همواره از دیگران بپرسیم، ولی کمتر از خودمون، چیزی می پرسیم. چرا؟

یک علت آن شاید در این موضوع نهفته باشد، که فکر می کنیم همه چیز را در مورد خودمون می دونیم. با نگاهی دقیق تر متوجه خواهیم شد که اینگونه نیست.

بعنوان مثال، در پاسخ به این سئوال که آیا من، انسان قدرتمندی هستم؟ چه می گویید؟!!


پ.ن.

- قدرت به معنی : توانایی، توانستن. از ظرفیت معینی برخوردار بودن برای بکارگیری انرژی سازنده خود. قدرت به معنای توانایی برای تغییرو بهبود شرایط زندگی، توانایی بروز خلاقیت ها و . . . .

- نگاهتان به این قدرت چیست؟ قدرتی که جامعه مردانه به برخی از زنان تحت پیش شرط هایی اعطاء می کند تا همه چیز را آنگونه که هست حفظ کنند و آنها را در وجه غالب ببینند. آیا شما از این قدرت برخوردارید؟!!!

رابطه شرافتمندانه

. . . . وقتی که از یک حقیقت دریغ شده مطلع می شم، یعنی حقیقتی که من به آن نیاز داشتم تا بتوانم زندگیم رو روشن تر ببینم، عمیقن متاثر می شم و در عین حال می تواند یک شوک سرد خلاص کننده باشد. غالبن اینگونه حقایق را تصادفن و یا از دهان یک غریبه می شنوم. برای داشتن یک رابطه شرافت مندانه با تو لازم نیست که من همه چیز را بفهمم و یا فورن به تو همه چیز را بگویم و یا از قبل بدانم چه چیزهایی را به تو خواهم گفت.

یک رابطه شرافت مندانه معنایش این است که من اغلب مشتاق و در حسرت آن هستم که فرصتی بیابم تا به تو چیزی بگویم. معنایش این است که این امکان شاید برای من ترس آور باشد اما نابود کننده نیستن و یا معنایش این است که من خود را به حد کافی قوی حس می کنم که کلمات پرسشگر و جستجو گر تو را بشنوم و معنایش این است که هردوی ما می دانیم که بی وقفه برای یافتن حقیقت بین خودمان تلاش می کنیم.

و این یعنی امکان با هم زندگی کردن ما.!!!

۱۳۸۷ آبان ۲۸, سه‌شنبه

جامعه بيمار

برای اکثر ما بارها و بارها پیش آمده که در برخورد با فرهنگ مردم کشورهای دیگر متوجه تفاوت های اساسی در رفتار آنها با مردم کشور خودمان شدیم و مکرر از خود سئوال کردیم، چرا وضعیت جامعه سایر کشورها با جامعه ما بسیار تفاوت دارد؟ بخصوص در زمینه های ، برابری و اجرای قانون برای همه و رعایت آن، عدالت و انضباط اجتماعی، سخت کوش و حساس بودن به وقایع و سرنوشت کشور و احساس مسئولیت داشتن نسبت به زندگی خود.
از جمله عوامل و نظريه هاي علمي كه به فهم و درك اين مقوله اجتماعي كمك مي كند بحث جامعه پذيري است. لذا مطالب زیر که بصورت خیلی خیلی مختصر و چکیده تهیه شده ، برای روشن شدن بخشی از سئوال هاي فوق تنظیم گردیده است.
این نوشته شامل : تعریف جامعه پذیری و منابع آن، راه ها و مکانیسم های جامعه پذیری، تعریف رفتار اجتماعی، اهداف جامعه پذیری و انواع آن، جامعه پذیری موفق و ناموفق و شرايط جامعه در حالتهاي فوق و نهایتا نتیجه گیری است.
1- تعریف جامعه پذیری :
جامعه پذیری یا اجتماعی شدن، فرآیندی است که به موجب آن فرد با محیط اجتماعی خود انطباق حاصل می کند و به تدریج خود را عضو جامعه و از اعضای موثر آن می بیند، اجتماعی شدن بر انتخاب های ما، توانایی ها، علایق، ارزشها، عقاید، اندیشه و دیدگاه های مان تاثیر می گذارد و یک امر دائمی بوده که از زمان تولد آغار و تا پایان عمر ادامه می یابد. و براي همه افراد يك جامعه به يك اندازه با موفقيت روبرو نمي باشد. اجتماعي شدن، ورود به دنيايي ديگر است. اجتماعي شدن هدايت و تغيير افراد است. يعني تبديل كردن فردي غير اجتماعي به موجودي اجتماعي از طريق تلقين و تغيير انديشه ها ، باورها، سنت ها و ارزشهاي اخلاقي، حرفه اي يا طبقاتي در مقوله هاي فكري و نظامي كه تعدادي از اين خصوصيات تغيير ناپذير هستند و تعدادي ديگر، برعكس، همپاي آموخته هاي جديد و تجربه ها و اوضاع زندگي دگرگون مي شوند. فرايند اجتماعي شدن، نه تنها در جوامع متفاوت است، بلكه در هر عصري با عصر ديگر فرق مي كند. چون ، از سويي، ارزش ها ، هنجار ها، قوانين و آداب و رسوم جوامع متفاوت است؛ از سوي ديگر، اين عناصر نمي توانند براي هميشه ثابت باقي بمانند.
2- منابع جامعه پذیری:
با توجه به پیچیدگی فرهنگ ها و فعالیت های جامعه پذیری در دنیای امروز نمی توان انتظار داشت که یک نهاد به تنهایی، یا یک منبع تمام نیازهای اجتماعی یک فرد ( یا افراد) را در جامعه ای پاسخ دهد. و وی را برای زنگی جمعی مهیا سازد. در دنیای امروز منابع جامعه پذیری روز به روز در حال افزایش و هر یک بخش هایی از انتقال فرهنگ جامعه را به افراد به عهده گرفته اند. به عبارتی، منابع مختلف مکمل یک دیگر شده اند و در انتقال میراث فرهنگی جامعه در کنار هم فعالیت می کنند. در حالی که در مواقعی و در جوامعی منابع فرهنگی ممکن است نه تنها مکمل یک دیگر نباشند، بلکه در مقابل هم صف آرایی کنند و هر یک تمایل داشته باشند که خود به تنهایی فرهنگ مورد قبول را به افراد جامعه انتقال دهند. در چنین حالتی هیچ یک از منابع موفقیت کاملی نداشته و نه تنها افراد مورد جامعه پذیری از این بابت ضرر می بینند، بلکه جامعه نیز دچار بحران های فرهنگی می شود.
در هر حال منابع جامعه پذیری عبارتند از :
- نهاد خانواده
- نهاد سیاست
- نهاد دین

- نهاد آموزش و پرورش
- رسانه های جمعی
- گروه همسالان
- الگوهای جامعه
همه این منابع روی افراد جامعه تاثیر دارند ولی اولا تاثیر آنها یکسان نیست، ثانیا هر فرد بیشتر تحت تاثیر یکی از آنها یا ترکیبی از آنها قرار می گیرد.ثالثا در هر جامعه ای تعدادی از این منابع فعالیت زیادی دارند. ولی نقش سیاست مداران و حاکمان در بین منابع فوق بسیار مهم، حساس و کلیدی است. به دلیل اینکه تمامی ابزارها ، امکانات، تصمیم ها و برنامه ها، و اولویت بندی روشهای جامعه پذیری توسط این نهاد تعیین و به اجرا گذاشته می شود.
3- مکانیسم های جامعه پذیری :
راه ها و مکانیسم های جامعه پذیری به روش یا سه شیوه ، تقلید، تلقین و آموزش صورت می گیرد. هر سه شیوه با درجات و اندازه های متفاوت در هر نهادی وجود دارد، که ناپایدارترین آنها روش تقلید است. آموزش پایدارترین و مستحکم ترین روشی است که اگر به صورت کارشناسی و با توجه به مقتضیات سن افراد جامعه پذیر و امکانات آنها اجرا شود، آن عمل یا هنجار یا ارزش مد نظر در فرد یا افراد مخاطب درونی و نهادینه می شود. و در گذر زمان از این فرآیند، هویت اجتماعی افراد ساخته می شود. در بحث مراحل جامعه پذیری آنچه حائز اهمیت است، تغییر در نگرشها، عادات، رفتارهای فردی و رفتارهای اجتماعی است.
4- رفتار اجتماعی :
رفتار اجتماعی ، رفتاری است که اولا توسط فرد از روی علاقه پذیرفته شده باشد. ثانیا، درونی و نهادینه شده باشد. یعنی ، فرد بدون این که در جمع حضور داشته باشد، همان رفتار را نشان دهد. به عبارتی نیاز به کنترل نباشد. مانند درست رانندگی کردن افراد در جامعه که بدون حضور دائم پلیس، رانندگان قوانین رانندگی را رعایت کنند.
5- اهداف جامعه پذیری:
- پذیرش فرهنگ
- امید دادن
- تعیین هویت افراد
- تعیین نقش اجتماعی
- آموختن مهارتها
6- انواع جامعه پذیری: جامعه پذیری در حوزه های مختلف فعالیت می کند. جامعه پذیری از منظر موضوعی به فعالیت های فرهنگی ، دینی ، سیاسی، هنری، ورزشی، حقوقی، احساسات و عواطف و شغلی می پردازد.
۷- جامعه پذیری موفق و ناموفق:
در پاسخ به این پرسش که عوامل موفقیت جامعه پذیری چیست؟ به صورت خلاصه می توان گفت: زمانی که ارزش ها، هنجارها و قوانین شرایط موثری داشته باشند، جامعه پذیری موفق خواهد بود. جامعه پذیری موفق زمانی است که فاصله بین فرهنگ و آرمان های جامعه با واقعیت ها و آنچه مردم در عمل و زندگی روزمره خود انجام می دهند بسیار کم باشد. در سطح کلان در جامعه ای که اولا فرهنگ مطرح جامعه برآیند اکثر خرده فرهنگ های گروه های مختلف جامعه باشد، ثانیا ارتباط خوبی بین بخش ها و گروه های مختلف جامعه، خصوصا سیاستمداران ، روشنفکران، هنرمندان و بطور کلی نخبگان وجود داشته باشد، جامعه پذیری موفق خواهد بود.
جامعه پذیری ناموفق، جامعه پذیری است که فاصله بسیار زیاد بین آرمان ها و ارزش های خواسته شده در جامعه و واقعیت های جامعه وجود داشته باشد.
۸- شرایط جامعه پذیری موفق:
از جمله شرایطی که موجب می شود جامعه پذیری نهادینه و موفق باشد، عبارتند از :
۸-1- جامعه پذیر کننده می بایست به محتوا مورد نظر آشنا و به آن تسلط داشته باشد.
۸-2- تحمیلی در پذیرش محتوا وجود نداشته باشد.
۸-3- جامعه پذیر کننده خود به عنوان الگو همان عمل را انجام بدهد. (رفتارمان مطابق با گفتارمان باشد)۸-4- اعتماد متقابل بین شرکت کنندگان برقرار شود.
۸-5- به امکانات، ویژگیهای سنی ، فکری، ارزشی و خواسته های افرادی که می بایست امر جامعه پذیری در مورد آنها صورت بگیرد، توجه کامل شود.
۸-6- فضای مورد نظر جامعه پذیری مورد قبول مردم باشد. (کنش متقابل، بعبارت دیگر همدیگر را قبول داشته باشند)
در صورت تحقق عوامل فوق، فرهنگ ، آگاهانه توسط افراد پذیرفته و درونی خواهد شد. بنابراین دیگر نیازی نه به حضور مداوم الگو جهت تقلید، نه به محرک، جهت تلقین و نه به آموزش دهنده ، جهت آموزش مداوم است. به زبان دیگر در این حالت برای مثال ارزش، جزیی و بخشی از فرد شده و تبدیل به ملکه ذهن او مي شود. و در صورت عدم موفقیت جامعه پذیری ، اولا امکان پیدایش بستر مناسبی برای بروز و شیوع انواع فساد و انحرافات اجتماعی مهیا می شود. ثانیا عده ایی که نتوانند توسط منابع جامعه پذیری ، جامعه پذیر شوند، حاشیه رو می شوند و به نوعی از فعالیت های اجتماعی محروم و چه بسا جامعه نتواند از مهارتهای آنها استفاده کامل و بهینه ببرد.
۹- نتیجه گیری:
باعنایت به مطالب ذکر شده و تطبیق آن با وضعیت جامعه خودمون، به نظر من بدلیل اینکه در کلیه عواملی که منجر به جامعه پذیری می شود، اعم از منابع جامعه پذیری، مکانیسم ها و شرایط لازم جهت تحقق این امر، در جامعه ما مشکل وجود دارد فرآیند شکل گیری شخصیت اجتماعی مردم ما بخصوص در چند دهه اخیر با موفقیت همراه نبوده و ارزشها، قوانین و هنجارهای اجتماعی در رفتار افراد درونی و نهادینه نشده است. در نتیجه انواع هنجارشکنی، فساد ، انحرافات اجتماعی و . . . مشاهده می گردد و از طرف دیگر عده ای از مردم که نتوانسته اند خودشان را با شرایط موجود تطبیق دهند یا کشور را ترک کرده و یا به حاشیه رانده می شوند و در نتیجه جامعه از ارائه خدمات آنها محروم می شود و احساس بی تفاوتی و دلسردی بوجود آمده و نهایتا منجر به نارضایتی این دسته از افراد می گردد.
موضوعی که در کشور ما به وضوح مشاهده می شود این است که جامعه پذیری در اکثریت مردم ما ناموفق بوده، و تقریبا ریشه اصلی بسیاری از مشکلات و مسائل موجود در جامعه همین موضوع می باشد. لذا در چنین شرایطی است که می گوئیم، جامعه بیمار است و برای درمان آن باید فکری کرد. به همین جهت برای اصلاح این وضع، علاوه بر اصل داستان که بایستی تغییر نماید؛ بازنگری در شیوه ها ، کارکرد منابع و شرایط جامعه پذیری ضروری می باشد.

۱۳۸۷ آبان ۲۶, یکشنبه

خود آگاهي

چقدر خود را می شناسید؟ از عواطف، احساسات و توانائیهای خودتان تا چه حد آگاهی دارید؟ خودآگاهی زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند، که بخواهیم ارتباط موثری با دیگران برقرار کنیم. موفقیت در ارتباطات منجر به سربلندی ما در ابعاد مختلف زندگی می شود، و بر عکس. به همین دلیل کسب دانش و آگاهی نسبت به خود از اهمیت ویژه ایی برخورد است. زیرا رفتار، احساس و نگرش های ما در مراحل مختلف زندگی بدلیل گذشت زمان و تعامل با محیط همواره در حال تغییر بوده و از پیچیدگی و تنوع خاص خود برخوردار است.

خودآگاهی یعنی شناخت احساسات و عواطف خود و تشکیل یک مجموعه واژگان برای بیان آنها و مشاهده حلقه های ارتباط میان اندیشه ها، احساسات و واکنش های ما، مشاهده پی آمد انتخاب های مختلف و به کار بردن این بصیرت ها برای تصمیم گیری راجع به موضوعاتی که در زندگی با آنها برخورد می کنیم. خودآگاهی همچنین به معنی شناخت نقاط ضعف و قدرت خویش و مشاهده خویشتن از دیدگاهی مثبت و واقعی.

موضوع دیگر در خودآگاهی، کنترل احساسات است. درک این که در پشت هر احساس چه چیز نهفته است. و یادگیری روش های مقابله با نگرانی، خشم و غم و تاکید بر پذیرش مسئولیت در مورد تصمیمات و اعمال خود و تعهد در قبال آنها.

یکی از قابلیت های مهم اجتماعی، همدلی با دیگران، درک احساسات آنها، و محترم شمردن تفاوت احساسات مردم در مورد موضوعات یکسان است. در روابط خود با دیگران باید یاد بگیریم که شنونده و پرسشگر خوبی باشیم. تفاوت بین گفته ها و اعمال دیگران، همچنین واکنش ها و قضاوت خود در مورد آنها را تشخیص دهیم، به جای خشمگین شدن یا بی تفاوتی، متکی به نفس و قاطع باشیم و سعی کنیم خود را به هنرهای تعاون و همکاری، حل اختلاف با مذاکره و سازش مجهز کنیم.

درباره من

عکس من
ليسانس علوم تربيتي از دانشگاه علامه طباطبايي ، فوق ليسانس برنامه ريزي از دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي. علاقه مند به كارهاي پژوهشي ، تحقيقي و آموزشي ، ورزش ( واليبال، تنيس روي ميز، كوه پيمايي، شطرنج و ...)

فهرست وبلاگ من